کنار دیوار ایستاد، رد گلولهها روی دیوار مانده بود، سرباز نظامی آمریکایی دستش را گذاشته بود روی ماشه و آماده شلیک بود، بوی دود و لاستیک سوخته از دوردستها میآمد، لنز دوربیناش را تمیز کرد، صدای ناله کسی از دورترها توجهش را جلب کرد، از جنگ بدش میآمد، از کشته شدن آدمها، از اینکه دست به دوربیناش میبرد و چهره زشت جنگ را به تصویر میکشید.
به گزارش ایسنا، با همین دوربین تصویر زنی را گرفته بود که نوزاد چند ماههاش را دفن میکرد. ناخنهای زن خاک را پس میزدند و او عکس میگرفت تا با هر بار پس رفتن لایههای خاک، تصویر زشت جنگ بیشتر آشکار شود. خواسته بود دوربین را کنار بگذارد و برود به کمک دستهای لرزان زن، اما ماشه را کشیده بود و با اسلحهاش پشت سر هم عکس گرفته بود.
این بار هم دست به ماشه برد. کودکی از دور شروع کرد به دویدن. سرباز تفنگش را بغل کرده بود و زل زده بود به پسرک که داشت وسط خیابان میدوید. «چیکچیک». باید حقایق را به همه نشان میداد.
روز جهانی عکاسی با همه موافقتها و مخالفتهایش در مورد این روز به پایان رسیده است و امسال نیز سیل تبریکها و رویدادها به مناسبت این روز با شور و حرارت خاصی انجام شد و حالا زمان آن رسیده است تا عکاس با آن دوربین همیشه همراهش به باد فراموشی سپرده شود و روز از نو و روزی از نو.
در این میان عکاسان خبری، قشر همیشه مغفول مانده جامعه عکاسی هستند. قشری که با وجود تمام مشکلات خود اعم از نداشتن امنیت شغلی، نداشتن بیمه، عدم حمایت، همچنان به فعالیت خود ادامه میدهند و از تلاش خود در جهت روشنسازی فضای جامعه بازنمیایستند؛ چرا که گاهی یک تصویر از هزار کلمه گویاتر است.
شات اول: عبدالرضا ولایی
رضا ولایی میگوید: عکاسی خبری در کنار مستند اجتماعی قرار دارد و میتوان بیهیچ اغماضی اذعان داشت که تاثیرگذاری که عکس دارد، در هیچ هنر دیگری نیست.
وی ادامه میدهد: عکاسان خبری از وضعیت حمایتی مناسبی در استان برخوردار نیستند و به هیچ عنوان از آنها حمایت نمیشود، بیمهای برای این قشر در نظر گرفته نمیشود کما آنکه برای خیلی از خبرنگاران این شرایط وجود دارد.
این عکاس اظهار میکند: در خصوص اتفاقاتی که ممکن است یک عکاس خبری را درگیر کند هیچ حمایتی وجود ندارد و با توجه به اینکه عکاسان به واسطه تعداد محدودتر آنها در جلسات خبری بیشتر از خبرنگاران به چشم میآیند، در صورتی که مورد غرضورزی و یا کینهای قرار بگیرند هیچکس در قبال آنها مسئولیت نمیپذیرد و اگر براب دوربین آنها که اغلب به صورت شخصی تهیه میشود، مشکلی پیش بیاید، به هیچ وجه رسانهای که برای آن کار میکنند، قبول نمیکنند که حمایتی در این زمینه داشته باشند.
ولایی میافزاید: عکاس خبری بودن متفاوت از عکاس هنری بودن است؛ چراکه عکاسهای خبری اجازه ویرایش عکس خود را ندارند و نمیتوانند بخشی از عکس خود را انتخاب و بقیه را حذف کنند؛ چراکه هویت اصلی عکس را از بین میبریم و از همین رو است که وظیفه داریم واقعیتها را به نمایش بگذاریم.
این هنرمند عکاس خاطرنشان میکند: متاسفانه در شهرستانها مراکز خوبی برای آموزش عکاسی وجود ندارد و یا این مراکز محدود و کم است و اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی که متولی این موضوع است، هیچ کاری در این زمینه نمیکند.
وی با اشاره به اینکه وضعیت جالبی در زمینه آموزش عکاسی در استان وجود ندارد، میگوید: شرایط نابسامان در این زمینه موجب شده است تا عکاسان خبری از این کار کناره بگیرند و به سمت فعالیتهای دیگر حرکت کنند.
ولایی خاطرنشان میکند: وضعیت عکاسی در خانمها وخیمتر از وضعیت آقایان است و امیدواریم که نهادهایی در جهت بهبود وضعیت عکاسان خبری خانم نیز اقدام کند.
شات دوم: نیما بیگدلی
نیما بیگدلی میگوید: مشکلات جامعه عکاسان خبری بسیار است و تنها نمیتوان در یک مشکل آن را خلاصه کرد؛ چراکه عکاسان خبری از امتیاز بیمه نظیر خبرنگاران محروم هستند، این در حالی است که شرایط کاری آنها با خطر عجین است.
این عکاس خبری میافزاید: گرانی تجهیزات عکاسی از دیگر مشکلات این قشر است، در صورتی که هیچ رسانهای دوربین عکاسی را در اختیار عکاسان خود نمیگذارد و در صورت بروز رخدادی که موجب خراب شدن دوربین عکاسی شود، هیچ کمک و حمایتی نیز انجام نمیدهد، ضمن اینکه درآمد و دستمزد عکاسان خبری نیز به شدت پایین است.
وی خاطرنشان میکند: متاسفانه جامعه رسانهای ما با یک مشکل فرهنگی روبهرو است و آن هم عدم توجه به حق معنوی عکاسان نسبت به عکسی که گرفته شده است و رسانهها به مالکیت معنوی عکس هیچ توجهی نشان نمیدهند و بدون اجازه عکاس آن را بدون پرداخت حق چاپ در نشریات خود استفاده میکنند.
بیگدلی با اشاره به اینکه اخبار با قلم خبرنگار مستند و با دوربین عکاس خبری مستندتر میشود، میافزاید: نبود قانون کپیرایت و پاک کردن لوگوها از روی عکس خبرگزاری برای استفاده در سایت و یا سایر رسانهها، از دیگر مشکلات در این زمینه است، در حالی که این کار در کشورهای دیگر جرم محسوب میشود و جریمه دارد ولی در ایران تبدیل به یک عادت شده است.
وی میافزاید: آموزش عکاسی در زنجان با مشکل روبهرو است و نهاد خاصی وجود ندارد که بر روی مراکز آموزشی نظارت کند و همین امر موجب شده است که افرادی که صلاحیت آموزش عکاسی را ندارند دست به آموزش زنند و از این مسیر منفعت مالی به دست بیاورند، در حالی که چهره هنر عکاسی را خدشهدار میکنند.
شات سوم: محمد آهنگری
محمد آهنگری میگوید: متاسفانه در جامعه امروز معنای عکاس به معنای واقعی از بین رفته است؛ چراکه عدهای با گذاشتن عکس در فضای مجازی به خصوص اینستاگرام و داشتن فالورهای زیاد، توهم عکاس بودن را پیدا میکنند و متاسفانه با بررسی دقیق عکسهای آنها متوجه خواهیم شد که درک هنری درست از عکس ندارند.
وی با اشاره به اینکه متاسفان فضای عکاسی را افرادی پر کردهاند که به معنای واقعی عکاس نیستند، اظهار میکند: انجمن عکاسی استان در اشغال آتلیهداران است و زنجان انجمن عکاسان حرفهای ندارد.
این عکاس میافزاید: مشکل نبودن گالری برای برپایی نمایشگاههای عکاسی، از دیگر مشکلاتی است که گریبان شهرستانها به خصوص شهرستان ابهر را گرفته است و خیلی از هنرمندان عکاس ابهری به دلیل نبود گالری نمیتوانند نمایشگاه عکس خوبی داشته باشند.
آهنگری با اشاره به وجود تحریمها و نیز وجود نوسانات ارزی، خاطرنشان میکند: متاسفانه با وجود تحریمها و نوسانات ارزی، هزینه برگزاری یک نمایشگاه در شرایط حاضر تا 2.5 برابر افزایش یافته است. تجهیزات عکاسی و کاغذ چاپ عکس در شرایط حاضر افزایش قیمت داشته است و متاسفانه هیچ ارگانی نیست که از عکاسان حمایت کند.
عکسها را ورق میزنم. در این عکسها تنها بخش کوچکی از مشکلات جامعه عکاسی بهویژه جامعه عکاسان خبری مطرح میشود، این در حالی است که عکاسان با مشکلات کوچک و بزرگ زیادی روبهرو هستند که بخش کوچکی از این مشکلات میتواند نگاه متفاوتی باشد که جامعه به دوربین و لنز آنها دارد.
بیایید نه تنها در روز جهانی عکاس که بسیاری از خبرنگاران آن را سوءتفاهمی بیش نمیدادند با عکاسان مهربان باشیم تا عکاس در قالب عکس خود مشکلات جامعه را به بهترین زبان بیان کند؛ چراکه یک عکس میتواند تاثیرگذارتر از هزار کلمه باشد.
تهیه از: زهره میرعیسیخانی ـ خبرنگار ایسنا (منطقه زنجان)