انجمن عکاسان ایران

National Iranian Photographers Society

بابک برزویه: اقتصاد عکاسی بیمار است

گفت‌وگو با بابک برزویه به‌مناسبت برپایی نمایشگاه عکس «نهست»

بابک برزویه؛ عکاس و کارگردان، متولد ۱۳۴۸ تهران است. او همکاری با کارگردان‌های مطرحی همچون رسول ملاقلی‌پور، مسعود کیمیایی و مهران مدیری را در کارنامه خود دارد. برزویه در سال ۷۵ برنده دیپلم و سیمرغ بلورین بهترین عکاس فیلم برای عکاسی فیلم «سفر به چزابه» ساخته رسول ملاقلی‌پور شد. او یکی از عکاسان حرفه‌ای و پرکار حوزه سینما و تلویزیون است. او به‌عنوان عکاس مطبوعاتی با رسانه‌هایی چون خبرگزاری فارس، ایسنا، آنا و مهر نیز همکاری کرده است و از سال ۹۱ با فیلمبرداری و کارگردانی فیلم تئاتر وارد دوره جدیدی از فعالیت‌های خود شده است. او تاکنون چندین نمایشگاه انفرادی عکس برپا کرده و در نمایشگاه گروهی متعددی عکس‌هایش در معرض دید علاقه‌مندان قرار گرفته است. از او همچنین یک عنوان کتاب که دربرگیرنده عکس‌های او از فیلم‌های مسعود کیمیایی است، منتشر شده است. او در دی‌ماه سال جاری برای نخستین‌بار مجموعه‌ای از عکس‌های شاگردانش را با موضوع «بودن و نبودن» گردآوری کرد و در قالب نمایشگاهی با عنوان «نهست» در خانه هنرمندان به نمایش گذاشت.

 

در بخشی از استیمنت این نمایشگاه آمده است: «مسئله بودن یا نبودن و وجود یا عدم از مفاهیم بنیادی و اساسی است که از دیرباز ذهن انسان آگاه را معطوف به‌خود داشته و این موضوع دستمایه خلق آثار ادبی و هنری بزرگی از گذشته تا به امروز بوده است. در هنر عکاسی نیز عکاس به‌دنبال ثبت واقعیات و در جست‌وجوی حقیقت است و واقعیت جز بودن(و نبودن) و حقیقت جز هستی(و نیستی) نیست. از این رو در نمایشگاه گروهی «نهست» تلاش شده است تا هنرمند با نگاهی ژرف مفهوم هستی و نیستی را که بودن و نبودن در ذات آن تعریف می‌شود در محیط پیرامون کشف و ثبت کند. «نهست»، حقیقت واقعیتی است که نیست و عکاس آن را عینیت بخشیده است.» عنوان نهست برگرفته از لیست آماری نیروهای مسلح است که اشاره به غیبت سرباز وظیفه یا نیروی کادری دارد. در این نمایشگاه ۲۴ عکس از شش عکاس؛ بابک برزویه، بهزاد استادیان، سوسن صمدی، سیاوش محسنی، احمدرضا ناطق‌الهی و سینا سیاوشان به نمایش در آمد و در کنار آن همچنین دو چیدمان توسط شهرزاد اکبری در فضای گالری اجرا شد. در واقع هر یک از این عکاسان در یک مجموعه چهار عکسی فرصت و امکان این را داشته‌اند که دیدگاه‌های خود را با موضوع بودن و نبودن از دریچه دوربین خود به نمایش بگذارند. به‌مناسبت برپایی این نمایشگاه با بابک برزویه گفت‌وگو کرده‌ایم.


چه شد تصمیم گرفتید به‌عنوان عکاس، مجموعه‌ای از عکس‌ها را با موضوع واحدی گردآوری کنید و به نمایش بگذارید؟

دلیل عمده و اصلی من برای برپایی این نمایشگاه این بود که من مدرس عکاسی هستم و شاگردان متعددی در این عرصه دارم و برای این‌که عکاسان جوان را حمایت و تشویق کنم تصمیم گرفتم که این نمایشگاه را برپا کنم. متاسفانه با ورود دوربین‌های عکاسی دیجتال و فراگیر شدن گوشی‌های همراه دوربین‌دار هر کسی که عکسی می‌گیرد تصور می‌کند که عکاس است. متاسفانه ملاک اصلی برای عکاس بودن دوربینی است که فرد دارد از این رو این تصور در جامعه جا افتاده است که پس اگر دوربین خوبی داشته باشید می‌توانید عکاس خوبی هم باشید اما غافل از این‌که عکاس خوب بودن مستلزم داشتن پارامترهایی چون تفکر و دانش است. از این رو تصمیم گرفتم تا شاگردانم را ترغیب کنم که با یک موضوع واحد عکاسی کنند و پس از آن عکس‌های آن‌ها را در قالب نمایشگاه گروهی به نمایش گذاشتم.

ایده اصلی این نمایشگاه بودن و نبودن است. موضوعی که در طول تاریخ بشر به شکل‌های مختلف در قالب آثار هنری بیان شده است. این ایده از سوی یکی از شاگردانم مطرح شد و من به‌عنوان یک مدرس و عکاس در کنار شاگردانم قرار گرفته و تصمیم گرفتم تا به آن‌ها کمک کنم تا این ایده را به مرحله اجرا برسانند. متاسفانه چون ما ایرانی‌ها روحیه کار گروهی را نداریم و همین موضوع مشکلاتی را پیش روی افرادی می‌گذارد که می‌خواهند کار گروهی کنند. من به‌عنوان فردی که سال‌هاست در این عرصه فعالیت می‌کند کمک کردم که این نمایشگاه به مرحله اجرا برسد.


به‌طور معمول کسی که نمایشگاهی را گردآوری می‌کند خودش در آن نمایشگاه حضور ندارد؛ چه شد تصمیم گرفتید که در این نمایشگاه حضور داشته باشید؟


مسئله مهم و اصلی این‌جاست که امروزه جوان‌ها به سمتی رفته‌اند که موضوعی را سخت‌ می‌پذیرند و باور می‌کنند از این رو تا زمانی که من بگویم؛ خلبان هستم اما هواپیمایی را صحیح و سالم از روی باند بلند نکنم، فرود خوبی نداشته باشم و آن‌ها این مسیر را به چشم خویش نبینند باور نمی‌کنند. از این رو تصمیم گرفتم که من نیز به‌عنوان عکاس در این مجموعه حضور داشته باشم و همانگونه که می‌دانید موضوع نمایشگاه بودن و نبودن است و چون هر فردی به شکلی با این موضوع درگیر است. بنابراین تصمیم گرفتم در این مجموعه عکس‌هایی را به نمایش بگذارم که شبیه کارهای شاگردانم نباشد. از این رو همانگونه که در استیمنت مجموعه‌ام نوشته‌ام چون نمی‌خواستم عدم را به تصویر بکشم از این رو با سایه و روشن و شکل‌های مختلف به‌جای «کسی که نیست»، «نهست» را به تصویر بکشم، پس آن هست بزرگ را به تصویر کشیدم.

از ایده به مرحله اجرا رسیدن نمایشگاه چقدر طول کشید؟

پروسه شکل‌گیری این نمایشگاه، یک سال طول کشیده است و عکاس‌ها به‌صورت مداوم عکس‌هایشان را آورده‌اند و من پس از بازبینی به آن‌ها ایده داده‌ام تا عکس‌ها جمع‌آوری شده‌اند.


آیا برای عکاسان شرکت‌کننده در این پروژه الزامی برای استفاده از نوع خاصی از دوربین هنگام عکاسی‌کردن وجود داشت؟

در دنیا آنچه بر دیوار ثبت می‌شود نقطه نظر هنرمند است و هنرمند می‌تواند به شکل‌های مختلف با دوربین دیجتال، آنالوگ یا حتی در صفحه فتوشاپ عکس‌هایش را بسازد. خود من سال‌هاست که دیگر با دوربین دیجتال یا آنالوگ عکاسی نمی‌کنم بلکه حرفه‌ای‌ترین عکس‌هایم را با دوربین تلفن همراهم عکاسی کرده‌ام. عکاسان این مجموعه نیز براساس ضرورتی که احساس کرده و با ابزاری که راحت‌تر بوده‌اند این پروژه را عکاسی کرده‌اند. البته روزبه‌روز با پیشرفته‌شدن تکنولوژی، به‌زودی به سمتی می‌رویم که عکاسی به سمت فیلمبرداری سوق داده شود. کما‌این‌که همین حالا نیز امکانات فیلمبرداری در دوربین‌های عکاسی وجود دارد.


رویکرد هر یک از عکاسانی که در نمایشگاه شرکت کردند، نسبت به موضوع بودن و نبودن چگونه بود؟

هر کدام از عکاسان براساس رویکرد خودشان به این موضوع پرداخته‌اند و این رویکرد در استیمنت جداگانه‌ای که برای مجموعه‌شان نوشته‌اند مشهود است. «نهست» در واقع استعاره‌ای است از یک غیبت؛ کسی که باید باشد و نیست. در پس این کلمه بار فلسفی وجود دارد.


آیا قصد دارید در آینده نمایشگاه دیگری را به‌همین شیوه گردآوری و برگزار کنید؟


من قصد دارم در طول سال چندین نمایشگاه از آثار شاگردانم را به‌همین شیوه گردآوری کنم. در نمایشگاه‌های آتی قصد دارم سراغ مسائل اجتماعی و هنجارهای اجتماعی جامعه کنونی‌مان بپردازم.


آثاری که در این نمایشگاه به نمایش درآمد آیا تنها جنبه نمایشگاهی داشت یا آثاری را هم برای فروش ارائه دادید؟

آثار این نمایشگاه در کنار جنبه نمایشگاهی برای فروش هم ارائه شدند اما متاسفانه هیچ‌یک از عکس‌ها به فروش نرفتند؛ حتی عکس‌های خودم... برای من مهم این بود که این مجموعه، در وهله نخست به نمایش گذاشته شود و به جنبه فروش آن زیاد فکر نکرده بودم. اگر فروش عکس‌ها برایم اهمیت بیشتری داشت آن‌ها را به‌جای خانه هنرمندان، را در یک گالری به نمایش می‌گذاشتم.


به‌نظرتان چرا نمایشگاه‌های خانه هنرمندان کمتر با اقبال فروش مواجه می‌شوند؟


به‌نظرم این مشکل، ناشی از بیماری اقتصاد هنر ماست و خرید فروش آثار هنری در ایران به‌ویژه در حوزه تجسمی با دشواری‌های متعددی مواجه است و مولفه‌های خرید و فروش آثار هنری در ایران مشخص نیست و تعریف درستی ندارد. برای مثال هر قطعه از عکس‌های من در نمایشگاه، یک‌میلیون تومان قیمت‌گذاری شده بود و هر کسی که قصد داشت عکسی از من را خریداری کند باید کل مجموعه را می‌خرید. برای مخاطب آثار مبلغ یک‌میلیون تومان توجیه اقتصادی ندارد و هر کسی توان پرداخت چنین هزینه‌ای را ندارد.


در سایر نمایشگاه‌ها یا حراجی‌ها، وقتی عکسی از چهره‌های سینمایی ارائه می‌شود، با قیمتی چندین برابر قیمتی که عکس یک عکاس در نمایشگاه ارائه شده باشد به فروش می‌رود. چرا؟

ما عنوان عکاس را برای کسی در نظر می‌گیریم که فارغ‌التحصیل این رشته است و از این رشته ارتزاق می‌کند و نه افرادی که هر از گاهی یک عکس هم می‌گیرند و برای مثال بازیگر هستند که عکس‌هایشان با قیمت‌های نجومی به فروش می‌رود. در صورتی شاید عکس آن‌ها از عکس یک عکاس آماتور از نظر تکنیکی و کادربندی خیلی ضعیف‌تر باشد. مشکل این‌جاست که مردم ما خیلی احساسی خرید می‌کند و چون این عکس امضای فلان بازیگر را دارد حاضرند چندین میلیون تومان پرداخت کرده و آن‌را خریداری کنند.


به‌نظر شما وضیعت اقتصاد عکاسی، چگونه بهبود پیدا خواهد کرد؟

به‌نظرم این مشکل نهادینه شده است و باید اتفاق دیگری در جامعه رخ بدهد. نیاز است در ابتدا سواد بصری افراد جامعه بالا برود. متاسفانه در کشور جای بسیاری چیزها با هم عوض شده است. برای مثال بخش عمده محصولاتی که در سوپر مارکت‌ها به فروش می‌رسد تولیدات سینمایی است. برای مثال من باید از پشت عکس فلان بازیگر سینمایی دستم را دراز کنم و شامپو از قفسه بردارم. تا زمانی که این موضوع برطرف نشود و هر چیزی در جای اصلی خودش ارائه نشود ما نمی‌توانیم بگوییم که اتفاق خوبی در این عرصه رقم خورده است. البته تک تک ما وظیفه داریم که به مردم تصویر خوب بدهیم تا به‌مرور چیزهای مورد پسند آن‌ها دگرگون شود. یکی از اتفاقات خوبی که در یک سال اخیر شاهدش بودیم، برپایی گالری به وسعت یک شهر بود این رویداد کمک کرد که مردم تهران در دوره زمانی خاصی تصاویر خوبی را ببینند.



مریم آموسا

خبرگزاری صبا

واژه‌های کلیدی:  بابک برزویه, نهست, اقتصاد, اقتصاد هنر
تاریخ خبر: ۱۳۹۵/۱۰/۲۲