انجمن عکاسان ایران
National Iranian Photographers Society
پویا گزبلند: نمایشگاه عکس زمانیان (پرسه در قاب) مجموعهای از حدود شصت عکس است که با دستگاه تلفن همراه در یکی دو سال اخیر گرفته شده است. عکسها در قطع 20 در 20 و 30 در 30 درون قاب پاسپارتو شده قرار گرفتهاند.
سرویس استانهای هنرآنلاین: هر عکس درون قاب صد هزار تومان و تعدادی از همان عکسها در مجموعههای سه تایی دویست و دویست و پنجاه هزار تومان قیمت گذاری شده است. عکسها غالبا همان عکسهایی است که به مرور زمان در صفحه اینستاگرام عکاس به نمایش گذاشته شدهاند.
بزنگاهی نامحسوس
بیشتر عکسها بستری شهری در زمینهای مستند و احیانا خیابانی دارند. با این که تاکید مشخصی چه در ساختار فرمی یا شیوه روایی عکسها نمیتوان یافت، خودنمایی قابهای تمام قد و وایدهای تخت بدون عمق از شیوه گزینی محتمل و ناگزیری این فرمت ثبت - دربهترین کارها- خبر میدهد. شیوهای که بسیاری از تکنیکهای کنشی، روایی و تزئینی تاریخ عکاسی را به نفع کوچکی و خودمانی بودن ابزار موبایل برای رسیدن به صمیمیتی پیش فرض به کناری میگذارد.
عکسها همانطور که خود زمانیان گفته است سعی میکنند برشی از زندگی عادی و روزمره را بدون دادن اطلاعات اضافی بربایند. برشی در گذر که دلالتسازی مخاطب را به روایتهای بیپایان پیوند میزند. بخشی از دستی که پرده را کنار زده، گذر عابرهای پیاده در زمینههای گوناگون، سگی که در عمق تصویر بر ردی از ماشینها بیتفاوت جا خوش کرده و... عکسهای این نمایشگاه به دنبال حضور جدی ولی نامحسوس در همان بزنگاهی هستند که بسیاری از مینیمالهای وطنی در عکس و شعر و نقاشی و حتی دل نوشتههای بانوان از آن سوء استفاده میکنند و در تلاشی خستگیناپذیر و هر روزه آنچنان آن را دستمالی میکنند که از فرط تکرار چه در حوزه مضمون و چه در بازتولید خط مونتاژیشان، ایده اصلی را به ابتذال میکشانند ...
خوشبختانه با این که زمانیان بر این مرز خطرناک راه رفته نگاه جدی و بن مایه ذهنیاش نگذاشته پایش به آن سو بغلتد. با این حال ایدهها همچنان در سطح باقی میمانند، سطحی - نه در برابر خواست معناهای پیچیده و هستیشناسانه - از آن رو که نمیتواند در مجموعه عکسها در کلیتی که به نمایش میگذارد نقشه راهی عرضه کند یا در هم حسی و دغدغهای که بیانگر نگرش عکاس است وحدت نظری به وجود آورد. شاید غلبه ذوقزدگی حس کشف در لحظه به حضور یکدست روایت موضوعات ضربه زده است... این جزیرههای دور از هم و گاه درخشان که در یک نمایشگاه ارائه شدهاند حکایت از این واقعیت دارند که عکاس بیشتر از آنکه عکس گرفته باشد عکس دیده است.
جسمیت عکس و گفتمان نمایشگاه
اما مسلهای مهمتر که با دیدن نمایشگاه "پرسه در قاب" ذهن را به خود مشغول میکند ، مفهوم جسمیت عکس است. در عصر نگاتیو، چاپ، تنها راه جسمیت پیدا کردن عکس بود نه نگاتیو نه پوزیتیو تا (عکس) فاصله بسیاری داشتند. اما در عصر دیجیتال با فشردن شاتر، عینیت عکس به تمامی ظهور میکند... امروزه با پیشرفت ابزار عکاسی همه چیز در خدمت بالابردن کیفیت عکس است به خصوص در بحث افزایش مگاپیکسل دوربینها، هدفگیری، به سمت باز بودن دست عکاس برای افزایش رؤیایی قطع چاپ است. از همین روست که اصل وجودی نمایشگاه چاپی عکس با مفهوم قطع و شرط لازم آن یعنی مگاپیکسل بیشتر، گره معناداری خورده است. اما در مقابل، عکاسی موبایلی با حضور اپلیکیشنهای اشتراک عکس، محمل جدیای پیدا کرده و خود را از بند عکاسی تفریحی- خانوادگی و از سویی تلاش برای رسیدن به کیفیت دوربینهای عکاسی رهانده است ... به نظر میرسد این که مثلا چطور جزییات در سایه روشنها بخصوص در عکس سیاه و سفید در اینستاگرام از دست میرود نه تنها ضربهای به اثر وارد نمیکند بلکه راهی است خودخواسته در آشنایی و پذیرش شیوهای با توهم شارپنس بالا و جزییات کم در اسکرین پنج اینچی موبایل تا نهایتا دوازده اینچی تبلت.
در مسیر بازگشت
زمانیان یا امثال او به عنوان عکاسان موبایلی، با برپایی نمایشگاه و چاپ عکسهای موبایل- اینستاگرامیشان راه رفته را باز میگردند. البته در تمام دنیا این نمایشگاهها برگزار میشود ولی در کلیت ارتجاعی قضیه خللی وارد نمیکند. باید دانست که کنش نمایشگاه رفتن به عنوان بخش مهمی از فرایند پیچیده یک مدل ارتباطی و استانداردهای لازمه آن هیچگاه در چنین نمایشگاهی برآورده نمیشود. مثلا در عکس دریاچه نمک شماره 2 ابهت و جلوه عکس در اینستاگرام، همه در نسخه چاپی از کف رفته است. به نظر میرسد در قراردادی نانوشته حتمیت قطع اسکرین دیجیتال پذیرفته شده است اما حتمیت قطع چاپی مرتب مورد قضاوت مخاطب قرار میگیرد. بر خلاف آن چه توقع میرود، عکسهای موبایلی با چاپ شدن کوچکتر میشوند... زیرا با ایجاد خلل در هستی ضمنی برداشت مخاطبان با جسمیت فیزیکی دادن به عکسها به گفتمان خود پشت میکنند.
از همین روست که عکاس در یک ناتصمیمی بسر میبرد. از یک سو صمیمیت و راحتی عکاسی با موبایل او را جذب میکند و از سویی از محمل ارائه آن ناخرسند است یا شاید وجهه آن را برای کار خود جدی نمیبیند... به همین دلیل شما در برابر قاب عکسهای کوچکی قرار میدهد که هر ادیت جزییشان فریاد میکشد.
انگار به دیدن کارهای یک عکاس بد لی لی پوتی رفتهاید ... ولی نکته اینجاست که نه تنها زمانیان عکاس بدی نیست بلکه با توجه به هوش و خودباوری مثبتش آینده درخشانی در پیش دارد ... مساله این است که او جای اشتباهی را برای ارائه کارهایش انتخاب کرده است. حتی با برگزاری این نمایشگاه ایده اصلی توجه دوباره به روزمرگی هم رنگ باخته است.
انگار این روزمرگی را باید در موبایل و تبلت دید؛ مثلا همانطور که تلگرام و مسیجها را مرور میکنی، اینستاگرامت را هم باز میکنی و این روزمرگیها را درمیابی، همراه میشوی و تاثیر میپذیری. این شیوه خوانش صحیح عکسهایی است که در زمینه اشتباهی ارائه شدهاند. پس بهتر است قید شال و کلاه کردن تا نزدیکیهای کوچه 88 قصر دشت را بزنید، در عوض موبایل خود را بردارید و به سیر و سیاحت در صفحه اینستاگرام زمانیان بپردازید و با او همراه شوید...
هنرآنلاین
تاریخ نشر: 1395/08/04